از آنجا که فعالیت در فضای پر از ابهام و تعارض، بسیار پر ریسک و دشوار است و فضای سیاست نیز آکنده از مسائل مرموز و ابهام آمیز است، فعالیت سیاسی  برای کسانی که به عنوان فعال سیاسی در یک حزب و یا دسته سیاسی فعالیت نداشته اند، بسیار دشوار است. خصوصاً  اینکه بتوانند تشخیص دهند فلان موضوع، خبر یا تصمیم سیاسی  چه پیامدهایی دارد و در جهت منافع چه گروهی است. بهمین منظور لازم است که عوامل یا شاخص هایی را مشخص کنیم که به عنوان یک شهروند حداقل بتوانیم تشخیص دهیم کدام حزب و دسته واقعاً پیگیر دغدغه های ماست و کدام دسته مزدور یا پیگیر سیاستهای حزبی یا جناحی است. در غیر اینصورت همانند یک فرد نابینا در خط مقدم جبهه جنگ هستیم که فقط به شلیک گلوله می پردازیم.

بزرگان علم و ادب و هنر این سرزمین بهترین راه را برای قضاوت عادلانه، قضاوت بی غرض می دانند.  یعنی در هنگام تحلیل مسائل و قضاوت، تمام باورها و اعتقاداتمان را کنار بگذاریم و فقط با منطق علمی به موضوع بنگریم مثلاً اگر سیاستی را در مبحث کشاورزی پیگیر هستیم، حتماً به منابع علمی رجوع کنیم نه به اینکه این سیاست را چه گروهی ترویج می کند.

شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را دیگر نبود
خشم و شهوت مرد را احول کند
ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد

                                                                                             مولانا

امروز که بیگانگان منافع خود را در پوشش فعالیت سیاسی گروههای داخلی به خورد ما می دهند، این نکته تنها راه مقابله با استعمارگران است. چرا که اکثر ما بر مبنای اغراض شخصی مثل آزادی، رفاه طلبی، گرایش به اسلام، دشمنی با اسلام، گرایش به پهلوی، دشمنی با پهلوی، ملی گرایی، عرب ستیزی، آخوند ستیزی، گرایش به تکنوکراتیک و … مسائل را دنبال می کنیم.

برای نمونه به عنوان یک مخالف نظام، وقتی در پای گیرنده به تماشای رسانه های بیگانه نشسته ایم یا در یک جمع هستیم، باید با خود بیاندیشیم چگونه تشخیص دهیم، مباحثی که مطرح می شود در جهت تقویت چه سیاستی است. آیا برای مقابله با نظام فعلی و بمنظور تحقق و حفظ منافع ملی است یا در جهت اهداف بیگانگان یا اهداف یک حزب خاص؟ سوالی که در قرن اخیر که استعمار چشم طمع به مملکت ما دوخته است، کمتر از خود پرسیده ایم. برای مثال در دهه های اخیر که قدرتهای استعمارگر خصوصاً دو تفکر کمونیست و لیبرالیزم، سعی نموده اند با القای عقاید خود، فعالین سیاسی و مردم را به سمت سیاستهایی سوق دهند که در جهت تامین منافع آنها باشد، به عنوان مخالف یا موافق، قبل از تائید یا رد یک خبر همچنین پیگیری آن برای تدوین و اجرا، بایستی سوالاتی را از خود می پرسیدیم. چرا که ۹۹ درصد فعالیت سیاسی و تبلیغات رسانه ای غرب و شرق به ایجاد تفرقه در بین ما می پردازد.

ما در این خبر قصد داریم در ابتدا به شرح زیر، به سوالاتی که اپوزیسیون بایستی از خود می پرسیدند، بپردازیم و در خبرهای آتی به سوالاتی که موافقین نظام، بایستی مد نظر قرار دهند تا در دام بازی دشمن گرفتار نشوند، خواهیم پرداخت تا یادآوری کنیم در بسیاری از مواقع، آنچه به چشم ما جلوه دارد خود دنیا نیست بلکه روایتی است که ما از دنیا تعریف می کنیم یا برایمان تعریف می کنند.

۱)آیا از خود پرسیده ایم که حکومت پهلوی که ندای ملی گرایی سر می داد و تبلیغ زنده کردن امپراطوری هخامنشیان؛ چطور حاضر به جدایی بحرین شد؟

۲)آیا از خود پرسیده ایم که پهلوی که خود را ملی گرایی بی همانند می دانست و دشمنی با اعراب را به شکلهای مختلف تبلیغ می کرد، چرا بحرین را به اعراب بخشید؟

۳)آیا از خود پرسیده اید که آمریکا که ما را بزرگترین متحد خود در منطقه می دانست و ادعا می کرد بهترین دوست ماست چطور طرف عربستان را گرفت و در سفر محمدرضا پهلوی به هندوستان او را راضی کرد که بحرین را به آنها واگذار کند؟

۴)آیا از خود پرسیده اید که چه عاملی باعث شده است تا بشدت پیگیر حقوق داشته و نداشته ایران از خزر باشیم، اما پیگیر حقوقمان از جزایر ابو موسی و تنب بزرگ و کوچک نباشیم؟

۵)آیا از خود پرسیده ایم وقتی  رئیس جمهور ایران علی رغم مخالفت اعراب حاشیه خلیج فارس، به جزیره ابوموسی پا گذاشت و صدای همه را در آورد، این موضوع را مثل خزر دنبال نکردیم؟

۶)آیا از خود پرسیده اید چرا با اینکه بر مبنای پذیرفته شدن حق ما بر حاکمیت برخی جزایر( از جمله ابوموسی، تنب بزرگ و …)  بحرین را واگذار کردیم، تاکنون این حق برسمیت شناخته نشده است؟

۷)آیا از خود پرسیده اید چند درصد از روسپیگریهای موجود در جامعه در اثر نیاز است و چند درصد در اثر عدم توجه به حد و حدود شرع و قانون؟

۸)آیا از خود پرسیده اید چرا به این سوال فکر نکرده ایم که چه زمانی اعراب برای خرید جنسی بیشتر به ایران می آیند؟ زمانی که تن فروشی قانونی انجام شود یا بصورت زیر زمینی و غیر قانونی باشد؟

۹)آیا از خود پرسیده اید چرا نسبت به لایحه کاپیتالاسیون بی تفاوتیم اما نسبت به حضور اعراب که یکی از نژادهای ملیت ما را تشکیل می دهد، حساس هستیم؟

۱۰)آیا از خود پرسیده اید فرق کسانی که برای امرار معاش در فاحشه خانه مشغول به فعالیت هستند با آنانی که برای تن فروشی به کشورهای خلیج فارس می روند در چیست؟

۱۱)آیا از خود پرسیده اید چه کسانی در فاحشه خانه های زمان پهلوی تن فروشی می کرده اند؟

۱۲)آیا از خود پرسیده اید چرا نسبت به اقدام زنانی که برای مدلینگ یا تن فروشی به کشورهای غربی یا ترکیه می روند حساس نیستیم، ولی نسبت به اینکه به کشورهای حاشیه خلیج فارس بروند حساس هستیم؟

۱۳)آیا از خود پرسیده اید چرا نسبت به خروج ارز برای سفرهای زیارتی حساس هستیم اما برای سفرهای سیاحتی که هزینه بیشتری هم دارد بی تفاوتیم؟

۱۴)آیا از خود پرسیده اید چرا با وجود اینکه در آداب و مناسک مذهبی، به شکل های مختلف فقرا متنعم می شوند ما فقط با پارتی های شبانه که جز ثروتمندان کسی از خوان آن متنع نیست موافقیم؟

۱۵)آیا از خود پرسیده اید چرا خود را ملی گرا می دانیم اما به تمام نژادهای ملی این مرز و بوم از جمله نژاد عرب، احترام نمی گذاریم؟

۱۶)آیا از خود پرسیده اید چرا آمریکا به اسم آزادی مردم ایران از دست رژیم فعلی، مبالغ سنگین در بودجه خود می گنجاند اما از ورود کالاهای اساسی و دارو جلوگیری می کند؟

۱۷)آیا از خود پرسیده اید چرا کشورهای غربی و هموطنان خارج نشین همواره در رسانه های خود، با مردم ایران در هنگام دست پاکی یا اختلاس برخی مسئولین تظاهر به همراهی می کنند اما وقت فرار از کشور یک مسئول، آنها مسئولین فاسد را پناه می دهند؟

۱۸)آیا از خود پرسیده اید چرا پایبندی به اعتقادات اسلام را عقب ماندگی و زندگی در عصر حجر می دانیم اما زندگی بر مبنای مفاهیمی به نام کوروش که قبل از اسلام می زیسته را زیستن در عصر حجر نمی دانیم؟

۱۹)آیا از خود پرسیده اید چرا نماد کوروش را می پرستیم اما همانند او که در مقابل امپراطور زمان خود سر خم نکرد، معتقد نیستیم که نباید جلوی آمریکا و سایر قدرتها سر خم کنیم؟

۲۰)آیا از خود پرسیده ایم چرا وقتی یک خطا از یک فرد یا مسئول دیدیم به شدت به او و جامعه صنفی که در آن مشغول است بی اعتماد می شویم ولی اکنون که بارها شاهد بدعهدی های غرب بوده ایم و یا دروغهای مکرر رسانه های بیگانه را شاهد بوده ایم، هیچ زمانی نسبت به آنها بی اعتماد نمی شویم.

۲۱)آیا از خود پرسیده اید چرا وقتی به دنبال تمدن و شیوه های نوین اداره کشورها هستیم که اکنون بشر به اسم آزادی با دموکراسی پیگیر آن است؛ به دنبال بازگرداندن رژیم پادشاهی هستیم؟

۲۲)آیا از خود پرسیده اید چرا نوع دموکراسی نمایندگی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به عنوان نماد دموکراسی به رسمیت می شناسیم ولی انتخاب رهبری در ایران را به رسمیت نمی شناسیم و آن را دیکتاتوری می خوانیم؟

۲۳)آیا از خود پرسیده اید چرا در هر موضوع و نزاعی که بین نطام جمهوری اسلامی با سایر کشورها در می گیرد(حتی عربستان)؛ ما طرف مخالف جمهوری اسلامی را می گیریم؟

۲۴) آیا از خود پرسیده اید چرا با وجود اینکه اهداف کودتای ۲۸ مرداد در جهت منافع خاندان پهلوی و استعمارگران و به زیان ملت بوده است، همچنان طرفدار پهلوی مانده ایم اما به هنگام اعلام خبر کودتاچی بودن کاشانی از رسانه بیگانه همین عامل نزد ما بر ناحق بودن کاشانی دلیل محکمی است ؟

* دقت کنیم پاسخهایمان، در پاسخ به هیچ سوال دیگری  نقض نگردد؟ فراموش نکنید انتخاب درست ما، ضامن موفقیت کشور است.