مناظره اول کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ برای حق جویان نکات بسیار مهمی داشت که چنانچه وقت کافی برای دنبال کردن سایر مناظرات و برنامه های کاندیداها نداشته باشند با خواندن نکات زیر، باز هم چیزی را از دست نداده اند، امیدواریم در مناظرات بعدی ابهامات و نقاط ضعف به نفع مردم، نه به نفع باطل بر طرف گردد.

به نظر می رسد در جبهه اصلاح طلبان نکات مهم زیر کاملا مشهود بود:

۱-حمله بی محابای آقای دکتر همتی به آیت الله رئیسی و در ادامه به آقای دکتر رضایی، ضمن به حاشیه راندن مناظرات، خاطره حضور آقای جهانگیری در انتخابات سابق را نیز در ذهن بینندگان زنده نمود، شباهت هایی مثل عدم پاسخگویی به سوالات، تخریب کاندیداهای جناح رقیب، عدم ارائه برنامه و اطمینان دادن به مردم از وجود برنامه و ارائه آن به هنگام  قطعی شدن انتخاب وی توسط مردم، پوشش نامزد اصلی جبهه اصلاحات از طریق درگیر کردن رقبا با حاشیه و مشغول نمودن انها به خود  به منظور غافل شدن رقبا از پرداختن به نامزد اصلی(دکتر مهر علیزاده)، دفاع از روحانی و دولت وی با وجود تمام تلاشی که انجام شد تا خود را مخالف دولت روحانی نشان دهد، مشاهده کدهای نمی گذارند… ، نمی شود … و نمی توانیم …، با وجود تناقض این ادعا با ورود وی به انتخابات و در نهایت بیان مطالب پوپولیستی برای جذب مخالفین نظام و سکولارها به چشم می خورد.

۲- استفاده ابزاری از قهرمانانی همچون شهید سلیمانی برای جذب طرفداران انقلاب و ایثارگران با وجود تضاد این ادعا با برچسب زنی های مداوم وی به این تفکر و غفلت از اینکه دو مهر در یک قلب نمی گنجد یعنی تلاش برای به پای صندوق آوردن مخالفین نظام که سبد اصلی رای اصلاح طلبان است و سالها با کلمات پوپولیستی مثل آزادی حجاب و پیگیری حقوق زنان و تعامل بین اللملل و … آنها را فریفته اند و از طرفی انداختن مشکلات به گردن تفکر انقلابی .

۳- تلاش برای نشان دادن وابستگی آنها به جبهه إصلاحات خصوصا آقای سید محمد خاتمی و برجسته سازی اقدامات دولت اول و دوم اصلاحات توسط نامزد اصلی جبهه اصلاحات (آقای دکتر مهرعلیزاده).  

۴- مشاهده برنامه اصلی این جبهه برای دوره بعد( همجون گذشته) در فرافکنی مشکلات و مشغول کردن مردم با بازیهای سیاسی و پوپولیستی و معطل کردن کشور برای زمان برقراری روابط با غرب.

۵- ارائه بیلان عملکرد مبنی بر خدمت به ایثارگران و عدم پرداختن به این موضوع که سود این بنگاهها به جیب چه قشری می رود و این ادعای خدمت چقدر از نظرایثارگران معتبر است.

۶-استفاده ابزاری از احساس قومیت گرایی برای جذب سبد رای اقوام ترک.

تلاش برای تهییج تفکر سکولار  و ناراضی برای به پای صندوق آوردن آنها و عدم پاسخگویی به چرایی ناامیدی آنها از شرکت در انتخابات.

۷-عدم پاسخگویی به مشکلاتی که در هنگام مسئولیت آنها ایجاد شده است.

۸- عدم پاسخگویی به این سوال مردم: اگر نمی گذارند که شما مشکلات را حل کنید چه شرایطی از سیاستهای کلان کشور تغییر کرده است که مجددا کاندیدای ریاست جمهوری هستید؟!

در جبهه تفکر انقلابی و اصولگرایان نیز موارد زیر گویای بحشی از واقعیت است.

  • مشغول شدن آنها با نامزد پوششی و غفلت از نامزد اصلی جبهه اصلاح طلبان
  • صداقت و اهتمام حضور همه نامزد های این جبهه تا پایان انتخابات
  • تجهیز و اتحاد بر خلاف دوره های قبل در پشتیبانی از تفکر انقلابی و پاسخگویی به نقدهای رقیب
  • عزم و اراده این جبهه برای مبارزه با فساد، ویژه خواری و حل مشکلات کشور.
  • سیبل قراردادن بانکها و عدم توجه به تمایز بانکها از یکدیگر و اثرات این حمله ها بر کارکنان پر تلاش بانکهایی که خود ابزار دست ویژه خواری برخی هستند که با اراده اشخاصی خارج از بانک، اعتبارات و تامین مالی را جهت دهی می نمایند و کارکنان بانکها ضمن در گیری با این فشارها با مشکلات حفظ خود از پیامدهای حقوقی، جذب سپرده، وصول مطالبات ، بیش باری و سودآوری روبرو هستند .
  • نگاه به داخل و عدم ارائه برنامه یا تشریح چگونگی کاهش فشارهای خارجی یا بی تاثیر نمودن تحریمها.

۲- ا